تماشای پرواز نخستین بالن در تهران، سرنوشت بالن ها چه شد؟ - گفتگوی افروز

به گزارش گفتگوی افروز، بالن هوای گرم در سال 1294 شمسی برای نخستین بار به وسیله اروپایی ها وارد تهران شد. این غولی که به آسمان می رفت برای تهرانی ها بسیار جالب، عجیب و هیجان انگیز بود. به همین دلیل روزی که قرار شد این بالن به آسمان فرستاده گردد، جمعیت بسیاری دورتادور آن حلقه بسته بودند و باتعجب گوشه و کنارش را برانداز می کردند.

به گزارش همشهری آنلاین، قرار شد بالون از میدان مشق تهران به پرواز درآید. در کتاب طهران قدیم جعفر شهری نوشته شده: چند تن خارجی از اتباع فرانسه در تهران ادعا می نمایند که چیزی اختراع نموده اند که می توانند با آن به هوا پرواز نمایند و قرار نمایش آن را برای روزی در میدان مشق می گذارند و مردم هم که این امر بعد از قصه شاهنامه و هوا رفتن کیکاوس که از دهان نقال ها شنیده بودند، برایشان عجیب بوده برای دیدن هجوم می بردند تا هنگام عمل می رسد.

فرنگی ها چادر برزنتی بسیار بزرگی را بر سر حفره ای که قبلاً دستور حفر آن را داده و در آن کاه فراوان انباشته بودند گگردده، اطراف آن را با میخ ها و طناب های مخصوص به زمین محکم نموده در کاه ها آتش افکنده (کاه دود) می نمایند و، چون دود در زیر چادر جمع می گردد، کم کم بالا آمده بزرگ و بزرگتر تا هیولا گرد شده و سرپا می گردد. آنگاه دهانه اش را به هم آورده سبدی به زیرش بسته، یک نفر در آن می رود و در یک لحظه طناب های آن را بریده، رهایش می نمایند و بالن در مقابل دیدگان حیرت زده مردم، مسافر را برداشته به هوا می برد؛ اما هنوز چند دقیقه از صعود آن نمی گذرد که ترکیده، سرنگون شده سرنشین آن پخش زمین می گردد و مردم که آرزوی چنین اتفاق و گوشمالی فرنگی را که می خواسته سر از کارخانه خدا درآورد! می نموده اند، غرق شادی و شعف شده این شعر را فی البداهه سروده دهن به دهن می نمایند: فرنگی آمد و بالون هوا رفت /نشست در توش و تا پیش خدا رفت / می خواس سر دربیاره از کار سبحون/ خدا زد تو سرش افتاد تو میدون

ناصرالدین شاه هم درباره پرواز اولین بالن نوشته است: روز شنبه (8 ربیع الاول 1294 / 1877م) پنج ساعت به غروب مانده دو بالن از جلوخان مدرسه معلم خانه آسمان رفت، ما بعد از صحبت با وزراء در باغ رفتیم بالای شمس العماره، حرم هم پشت بام اندرون ها بودند. کل تهران هم از زن و مرد روی بام ها و کوچه ها و ... بودند. بالن اولی قرمز رنگ بود، هوا رفت، اما کم وافتاد در باغ سپهسالار مرحوم، مردم هم رفتند، ما بودیم در بالای شمس العماره، سیاچی، امین السلطنه، عضد الملک، ادیب الملک، فرخ خان، باشی، وجیه و ... بودند. بعد بالن سفید بزرگ برش فرنگی باد شد، باز همه مردم دوباره جمع شدند در بام ها و غیره، این دفعه بالن بسیار خوب هوا رفت، نیم ساعت درست روی آسمان شهر ایستاده بود، دو هزار ذرع هم بلکه بیشتر هوا رفت. خیلی خیلی دیدن داد دو نفر با هم با این بالن بالا رفتند، بالاخره در باغ نظامیه یا باغ سپهسالار حالیه افتاد، بالن هم پاره شد. خلاصه خیلی خیلی دیدن داد. هیچ وقت همچه دیدن مردم ننموده بودند.