ابن ساعاتی؛ طبیبی که متخصص ساعت شد!
به گزارش گفتگوی افروز، فخرالدین رضوان بن محمد بن هَردوز خراسانی معروف به ابن ساعاتی، پزشک و ادیب قرن هفتم هجری است.
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری گفتگوی افروزـ بارها شنیده ایم که گذشته چراغ راه آینده است. این چراغ روشنگر مسیری است که به ساختن بنای تمدن ایرانی اسلامی می انجامد. چراغی که انوار روشنگرش حاصل کوشش صدها حکیم، هنرمند و فیلسوف مسلمان است که از قرن ها پیش خشت به خشت این بنای سترگ را روی هم گذاشته اند.
با شما مخاطب گرامی قراری گذاشته ایم تا هر روز به بهانه عددی که تقویم برای تاریخ آن روز به ما نشان می دهد، به زندگی یکی از مشاهیر و بزرگان تاریخ کهن ایران و اسلام مختصر اشاره ای کنیم تا بتوانیم پس از یک سال، با این انوار روشنگر چراغ تمدن و فرهنگ آشنا شویم. به این منظور هر روز صبح، بخشی از تاریخ کهن خود و افتخارات آن را مرور خواهیم کرد.
برای خوشه چینی از این خرمن دانش و فرهنگ،از جلد اول کتاب تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران تألیف دکتر علی اکبر ولایتی که به سال 1392 در انتشارات امیرکبیر به زیور طبع آراسته شده، بهره برده ایم.
فخرالدین رضوان بن محمد بن هَردوز خراسانی، پزشک و ادیب قرن هفتم هجری است.
از تاریخ تولد او اطلاعی در دست نیست. همچنین آگاهی ما از زندگی و احوال او اندک است، اما می دانیم که در دمشق به جهان آمد و در همان جا در محضر استادان خود، رضی الدین ابوالحجاج یوسف بن حیدر رجبی و شیخ فخرالدین ماردینی، به تحصیل علم طب پرداخت و ادبیات عرب را از تاج الدین زید کندی فراگرفت. هر چند که به جز سه قطعه شعر دوبیتی، اثر ادبی دیگری از او در دست نیست، تقریباً همه مآخذ وی را ادیب و شاعر معرفی نموده اند. وی، علاوه بر علوم، منطق، حکمت، مکانیک و موسیقی نیز می دانست و به خوبی عود می نواخت و خط خوشی داشت.
احتمالاً دانش و کفایت او باعث شد تا علاوه بر کسب مراتب علمی، مقام وزارت دو تن از امرای ایوبی به نام های ملک فائز و ملک معظم را نیز به دست آورد و پزشک مخصوص و ندیم ملک معظم گردد. از تاریخ فوت ابن ساعاتی نیز اطلاعی نداریم اما می دانیم که بر اثر ابتلا به بیماری یرقان، در دمشق درگذشته است.
از ابن ساعاتی، آثاری بر جای مانده که عبارت است از:
تکملة کتاب القولنج ابن سینا موسم به القولنج و انواعه و مداوته؛ حواشِ علی القانون لابن سینا، در طب؛ المختار من الاشعار و ذیلی بر رساله زکام ابن سینا.
ابن ساعاتی همانند پدرش، بهاءالدین، از علم الساعات سررشته داشته و در این باره کتابی با عنوان علم الساعات و العمل بها تألیف نموده است. موضوع این اثر طرز کار، ساختمان، تعمیر و اصلاح ساعتی است که پدرش آن را در سال های 540-564ق ساخت و بر باب جیرون دمشق نصب کرد.
ابن ساعاتی در ابتدای کتاب درباره علت تألیف این کتاب آورده است: اندکی پس از مرگ پدرم به سبب بی کفایتی مسئولان در نگه داری از ساعت ها همگی از کار افتادند و کسی که از امتثال فرمانش گریز نیست از من خواست آنها را تعمیر کنم. من هم برای ثواب و هم برای احیا و حفظ نام پدرم این فرمان را پذیرفتم و دوباره ساعت ها را به شکل اول برگرداندم و سپس تصمیم گرفتم که کتابی درباره ساختمان و ویژگی ساعت بنویسم تا هر زمان که لازم شد به آن رجوع نمایند.
کتاب پنج فصل دارد. فصل اول درباره نخستین مخترعان ساعت مانند ارشمیدس و هرمز از اهالی فارس، انتقال این صنعت به یونان و از آنجا به روم و کشورهای عربی است. در ادامه این فصل مؤلف درباره قطعاتی که پدرش اختراع و تکمیل نموده شرح داده و اجزای ساعت را نام برده است؛ فصل دوم به تعریف قطعات ساعت اختصاص دارد؛ در فصل سوم شیوه کارکرد هر قطعه به همراه شکل منفرد و ترکیبی و نیز اندازه هندسی و نحوه ارتباط آن با قطعات دیگر آورده شده است؛ در فصل چهارم چگونگی استفاده از ساعت ها و گردش آنها و شرایط این کار شرح داده شده است؛ فصل پنجم درباره علت خرابی و بروز اشکال در قطعات ساعت است و در آن درباره روش های عیب یابی، جلوگیری از خرابی و تعمیر قطعات بحث شده است.
ابن ساعاتی زمان خاتمه یافتن نگارش کتاب را 600ق ذکر نموده است. این کتاب پس از کتاب فی معرفة الحیل الهندسیة، تألیف جزری، مهم ترین منبع برای تحقیق درباره ساعت های اسلامی است. این کتاب را ویدمان و فریتس هاوزر با عنوان درباره ساعت ها در قلمرو تمدن اسلامی به زبان آلمانی ترجمه و خلاصه و در 1915 به چاپ رسانده اند.
4104/
منبع: خبرگزاری دانشگاه آزاد آنا