رازهای مقبره چنگیز خان را بشناسیم
به گزارش گفتگوی افروز، چنگیز خان یکی از بزرگ ترین حکم رانان تاریخ بوده است، اما با این حال هنوز هم برای باستان شناسان، متخصصین ژنتیک و ماجراجویان همانند معمایی حل ناشدنی به جای مانده است.
بدنامی چنگیزخان
از چنگیز خان معمولا در طول تاریخ به خوبی یاد نمی گردد. کشورگشایی های وحشیانه او عموما با تعداد قابل توجهی قتل عام و سرکوب مردم همراه بوده است. اما ماجرای چنگیز خان، چیزی بیش از آن اندازه جنگاوری است که در تصور ما می گنجد و رازها و معماهای فراوانی در خصوص زندگی و مرگ او وجود دارد.
تولد نامعلوم
تولد او در حوالی سال 1162 تخمین زده شده است، اما به سختی می توان چنین ادعایی را تایید کرد. با این حال او در بین کوچ نشینانی به جهان آمد که با یک خانواده سلطنتی در اروپای مرکزی برابری می کردند.
بیشتر آنچه ما در ارتباط با او می دانیم، از دل افسانه هایی است که به وسیله نسل های بعد از او روایت شده اند.
چهره ناتعیین
ما حتی نمی دانیم چهره او واقعا به چه شکل بوده است. هیچ اثر هنری معاصری وجود ندارد که او را به تصویر کشیده باشد. تاریخ دانان و هنرمندان در طول قرون وسطا بر اساس شنیده های خود از توصیفات سعی نموده اند تا تصاویر گوناگونی ارائه دهند، حتی ممکن است که این جنگجوی آسیایی، مردی سرخ مو بوده باشد. حکایت های بسیار زیادی وجود دارد که تایید می نماید سرخ مو بودن، صفتی خانوادگی در میان خویشان و نوادگان او بوده است.
بنیه شگفت آور
میلیارد ها نفر از نوادگان او قابل شناسایی هستند. بر اساس یک نمونه گیری ژنتیکی در سال 2003، از هر 200 مرد، یک نفر دارای کروموزوم Y مشابهی با شخص قوی بنیه ای است که تقریبا حدود 750 سال پیش می زیسته است. این مسئله در مغولستان، شدت بیشتری دارد، چرا که از هر 200 مرد، 2 نفر دارای این کروموزوم خاص هستند. بر اساس دوره زمانی تعیین و درصد بالاتر حضور این کروموزوم در آسیای میانه به نظر می رسد این مرد بسیار توانا در فراوری مثل کسی نباشد جز خود چنگیز خان مغول. آن طور که در تاریخ نگاری ها آمده است، او همسر ان رسمی بسیاری داشته و در عین حال هیچ شانسی برای معاشرت با بانوان در منطقه ها مختلف جهان از دست نمی داده است. بعلاوه صدها پسر برای ادامه دادن راهش، از او به جای مانده است.
نادرستی های تاریخی
هیچ اطلاعات موثق و دقیقی در دوران معاصر از فعالیت های چنگیز خان در دست نیست. نوشتار در زمان چنگیز خان در منطقه او چندان رواج نداشت، در نتیجه بیشتر ارجاعات قرن سیزدهم در برترین حالت، حکایات و روایاتی بیش نیستند. این دقیقا چیزی است که خود چنگیزخان خواستار تغییر آن بود. او برای سرتاسر امپراطوری اش زبان نوشتاری رسمی به وجود آورد. بازماندگان او تاریخ نویسانی داشتند که داستان هایی در خصوص چنگیز خان بزرگ می نوشتند. این نوشته ها بیش از حدود 20 سال دوام نیاوردند و با مکوششی شدن بخش های مختلف قلمروی مغولستان، این طور به نظر رسید که این نوشته ها چیزی جز یادداشت های اغراق آمیز در خصوص شکوه و جلال چنگیز خان نبودند.
انحراف اذهان به وسیله شوروی
زمانی که اتحاد جماهیر شوروی، مغولستان را تحت قلمروی خود در آورد، مردم این کشور اوقات سختی را با اسطوره زدایی از چهره چنگیز خان از سر گذراندند. مردم مغولستان در برابر سرکوب شوروی به گذشته درخشان و قهرمان محلی شان پناه آوردند.
شوروی کوشش کرد تا چهره چنگیز خان را از بین ببرد و پاک کند. در طول حاکمیت شوروی، نام او از کتاب های تاریخی حذف شد. بعلاوه در این دوره، اسناد تاریخی ای که ممکن بود بعدتر بعضی ابعاد مربوط به زندگی و مرگ او را روشن نمایند، کاملا از بین برده شدند و سپس اطلاعات با ارزشی از زندگی شخصی او را که پر نماینده این خلا بود، مخفی کردند.
حسن چنگیز خان
با توجه به وسعت قلمرویی که چنگیزخان و پسرانش بر آن حکم رانی کردند و تاثیر خارق العاده ای که او بر جهانی غرب و شرق گذاشت، این نکته همچنان مبهم است که چگونه شوروی توانست غیبت او را در تاریخ، تقریبا به مدت یک قرن شرح دهد.
چنگیز خان با قدرت نمایی هر چه تمام تر، شهر های بیشتر و بیشتری را به تصرف خود در می آورد و به همین علت امپراتوری مغولستان پر بود از ادیان مختلف و پذیرش بالایی نسبت به این ادیان داشت. بر تحصیلات و تربیت در آن تاکید می شد، سیستم شکنجه گرانه سابق در آن جایی نداشت، بر شایسته سالاری اصرار فراوان می ورزید و بعلاوه در این سرزمین، اولین سیستم بین المللی پست تاسیس و راه های ارتباطی بین شرق و غرب برای اولین بار با تثبیت راه ابریشم بین سرزمین های مدیترانه و چین برقرار شد. او به شکل تکان دهنده ای فوق العاده بود و نقش بسیار بزرگی در تاریخ داشت. واقعا جای تاسف است که دسترسی ما به زندگی او محدود است.
100 قصه از مرگ چنگیز خان
ما حتی نمی دانیم او چگونه مرده است. در طی قرن های متمادی شایعات و قصه های فراوانی در خصوص نحوه و مکان مرگ او وجود دارد.
ممکن است او بر سر راه فتح مصر از جهان رفته باشد یا طی سقوط پایتختش، شیای غربی، کشته شده باشد. در ارتباط با او افسانه های متعددی وجود دارد. یکی از آنها این است که او طی مبارزه از اسبش افتاد و زیر پای اسب ها لگد مال شد. افسانه دیگر به زخمی شدن او در جنگ اشاره می نماید. اما جالب ترین آنها، یک افسانه معروف محلی است که می گوید چنگیزخان برای تجاوز به یک شاهزاده محلی، جنگ را ترک می نماید و با ضربه خنجری که این شاهزاده خانم در آستین اش پنهان نموده بود، کشته می گردد.
مرگی پر رمز و راز
ادعا می گردد خان بزرگ از اطرافیانش خواست تا طبق آیین مرسوم در قبیله اش، در نقطه ای نامعلوم به خاک سپرده گردد. در نتیجه به همان اندازهی که احتمال دارد که او جایی در نزدیکی مکان مرگش (حالا هر کجا که باشد) دفن شده است، همان قدر هم ممکن است جسد او را به قلمروی قبیله اش حمل نموده و در طول رودخانه اونون یا کوه مقدس بورخان خالدون به خاک سپرده باشند. اسرار ریز و درشت در خصوص نحوه دفن چنگیز خان تایید می نمایند که تمامی افراد حاضر در این مراسم برای جلوگیری از فاش شدن محل به خاکسپاری او کشته شدند. البته ممکن است این افراد به سنت هایشان تمام و کمال پایبند نبوده و بر سر مزار او معبد یا سنگ مزاری بر پا نموده باشند.
در جستجوی مقبره چنگیز خان
مهندسی ماجراجو از دانشگاه کالیفرنیا، سن دیه گو به نام آلبرت لین گروهی را برای اکتشافات بدون حفاری برای نشنال جیوگرافی به نواحی اطراف بورخان خالدون و قلمروی مربوط به مقبره چنگیز خان در مغولستان برد.
نتایج این اکتشاف هنوز ناتمام است، اما به نظر می رسد رادارهایی که پیروز به نفوذ در زمین شده اند و همین طور دستگاه های تصویرساز بیرونی، در کوهپایه های کوه بورخان خالدون، بازمانده هایی مربوط به قرن سیزدهم یافته اند. این یافته ها چه مربوط به مقبره چنگیز خان باشند و چه نباشند به هر حال جستجو برای یافتن آن هنوز در این منطقه ادامه دارد.و بله، عکسی که می بینید، واقعا خود آلبرت لین است.
در جستجوی شهر
گروهی دیگر از باستان شناسان از موزه محلی فرهنگ قومی ساراتوو نیز منبع اطلاعاتی دیگری را در ارتباط با خان بزرگ مورد آنالیز و جستجو قرار داده اند. این گروه از سال 2005 میلادی به بعد، مشغول غور در شهر باستانی یوک اک در روسیهی مدرن هستند که خیلی سریع هم از رونق شهری خود افتاده است. این شهر در منطقه شکار تابستانی چنگیز خان چند دهه بعد از مرگ او با یادگاری از اسب طلایی او تاسیس شد و یکی از نوادگان چنگیز خان بر آن حکومت می کرد. تا این لحظه کاشفان از تعداد زیادی معبد و اتاق های انبار مربوط به اجناس خارجی پرده برداری نموده اند. ممکن است هر کدام از این کشفیات یا اکتشافاتی که در ادامه به آن خواهند رسید، بخش مبهمی از تاریخ زندگی و مرگ چنگیز خان مغول را برای ما روشن کند.
منبع: کجارو / allday.com